مرتب روزه می گرفت و خیلی وقت ها نماز شب می خواند.
نماز شب او نماز معمولی نبود، طوری گریه می کرد که اتاق به لرزه می افتاد.
ما گاهی از صدای گریه او بیدار می شدیم.
او هیچ وقت دوست نداشت مرفه زندگی کنیم و از روز اول زندگی مان در منزل اجاره ای زندگی می کردیم.
در
آن زمان ارتش به پرسنل ، خانه سازمانی می داد و وقتی من از او خواستم که
منزل سازمانی بگیرد، گفت بگذار کسانی که نیاز دارند بگیرند.
به نقل از همسر شهید نامجو ( وزیر دفاع زمان جنگ )